۱۳۸۶ فروردین ۲۲, چهارشنبه

جلال شرفي:ربايندگان و شكنجه‌گران، خود را آمريكايي معرفي مي‌كردند



دبير دوم سفارت ايران در بغداد در خصوص هويت يكي از ربايندگان گفت:وي حين بازجويي و شكنجه با زبان انگليسي خود را آمريكايي معرفي مي‌كرد. ء




در پي درخواست رسانه‌ها براي گفت‌وگوي سيدجلال شرفي ديپلمات ربوده شده ايراني و دبير دوم سفارت ايران در بغداد با رسانه‌ها، وي عصر امروز چهارشنبه به همراه 2 تن از پزشكان معالج با صندلي‌ چرخ‌دار در محل تالار آئينه وزارت امور خارجه جزئيات ربوده شدن و شكنجه‌هاي 57 روزه خود در بغداد و در طول اسارت را تشريح كرد. ء


شرفي گفت:‌ربايندگان به زبان انگليسي و عربي صحبت مي‌كردند و از طريق بي‌سيم با مسئولان خود در ارتباط بودند؛ مكاني كه ابتدا منتقل شدم چهار تا پنج روز در آنجا انواع شكنجه‌ها بر من تحميل شد و تعداد هشت نفر در شيفت شبانه‌روز با انواع ضربات مشت و لگد بر سر و صورتم از من بازجويي مي‌كردند كه بدنبال ضربات، پرده گوشم پاره شد و خونريزي كرد و آنجا بود كه شكنجه را قطع كردند. وي در توصيف مراحل ديگر شكنجه‌اش گفت:در چنين وضعيتي بود كه مهره‌هاي كمر، گردن و مفاصلم بر اثر ضربات شديد و هولناك دچار آسيب جدي شد. ء


دبير دوم سفارت ايران در بغداد در توصيف چگونگي شكنجه‌هاي وارده بيان داشت:در حين بازجويي پاهايم را مي‌بستند و با صدها ضربه كابل به زير كف پايم، سؤالات واهي مطرح مي‌كردند و اتهامات واهي وارد مي‌ساختند؛آنان اين سؤالات را با هدف تخريب رابطه ايران با دولت عراق مطرح مي‌كردند اما به محض اينكه پاسخ مورد نظر را از من دريافت نمي‌كردند شكنجه‌ها را شدت مي‌بخشيدند. ء



در آنجا بود كه دست‌وپا بسته صحنه‌سازي اعدام مرا اجرا كردند و مجدداً با همان وضعيت من را به مكان ديگري منتقل نمودند. در مكان جديد علاوه بر اينكه دست‌وپايم بسته بود داخل دهان نيز پنبه گذاشتند و با نوارچسب دور سرم را پوشاندند . در اين مرحله بود كه به خاطر تنگي نفس و فشار بيش از حد شكنجه،مورد آزار و اذيت بيشتر قرار گرفتم و شكنجه‌گران با قنداق سلاح و با مشت در مسير انتقال مرا بي‌هوش كردند كه صبح روز بعد به هوش آمدم و متوجه شدم كه دست‌وپايم باز شده اما بلافاصله دست‌وپايم را بستند. ءء

ديپلمات ربوده شده ايراني با اظهار اين مطلب كه در همان روز آمپولي تزريق كردند كه تعادل جسمي و روحي‌ام به هم ريخت و بعد از به‌هوش آمدن متوجه شدم كه به زيرزميني تاريك و نمناك منتقل شده‌ام تصريح كرد:پس از 2 روز ماندن در اين مكان بود كه يك نفر خود را آمريكايي معرفي كرد و با مراجعه به من و به زبان انگليسي و با استفاده از مترجم عربي از من بازجويي كرد. وي افزود:‌ اين بازجو اول تلاش كرد با استفاده از روش مسالمت‌آميز مرا وادار به پاسخگويي موردنظرش كند اما وقتي به نتيجه‌اي نرسيد شديدترين شكنجه‌ها را با ضربات كابل بر اندامم وارد ساخت. به گفته شرفي در اين حين فرد عراقي نيز با مشت ضرباتي را بر سر وي وارد مي‌ساخته است.
بازجوي آمريكايي وقتي پاسخ موردنظر را از من دريافت نكرد مرا تهديد نمود كه چنانچه با وي همكاري نكنم از چندين قلاده سگ براي دريدن من استفاده مي‌كند و در اين هنگام كه درخواست‌هاي او را تمكين نمي‌كردم تحت شكنجه‌هاي مرگبار قرار مي‌گرفتم. جلالي شرفي با بيان اينكه براي بازجويي و اخذ پاسخ‌هاي موردنظر، متن عربي شامل سؤال و جواب در اختيارم گذاشته بودند افزود: در اين مرحله بود كه پاهاي مرا بستند و با دستگاهي شبيه دريل پاهايم را سوراخ كردند و گفتند آنچه كه نوشته شده را بر زبان بياورم. ء




هیچ نظری موجود نیست: